English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7422 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
sprinted U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprint U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprints U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
air to surface missile U موشک هوا به زمین
jupiter U نوعی موشک زمین به هواست
talos U نوعی موشک دریایی زمین به هوا
surface to air missile U موشک زمین به هوا موشکهای ضد هوایی
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
bull pup U نوعی موشک هدایت شونده هوا به زمین
hound dog U موشک هوا به زمین مخصوص هواپیماهای ب-25 با کلاهک اتمی
tartar U نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
tartars U نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
gimlet U نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
gimlets U نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
redeye U موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
terriers U نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
terrier U نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
typhoons U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
mess sergeant U گروهبان اشپزخانه گروهبان غذا
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
soils U زمین
norland U زمین
geodetically U زمین
soiling U زمین
tellus U زمین
acres U زمین
acre U زمین
rooter U زمین کن
land U زمین
real estate U زمین
soil U زمین
earth U زمین
this earthly round U زمین
terrain U زمین
ground line U خط زمین
floors U کف زمین
floored U کف زمین
floor U کف زمین
ground surface U کف زمین
graze U زمین
grazed U زمین
grazes U زمین
earths U زمین
land n U زمین
lackland U بی زمین
cinder track U زمین دو
cinder tracks U زمین دو
grass roots U کف زمین
ground U کف زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
ground U زمین
floor U کف زمین
fields U زمین
ground U : زمین
earthing U زمین
domain U زمین
globe U زمین
fielded U زمین
field U زمین
globes U زمین
aerospace U جو زمین
domains U زمین
extra terrestrial U زمین
dead earth U اتصال زمین
loose ground U زمین سست
backfall U زمین خوردگی
panhandled U زمین باریکه
panhandles U زمین باریکه
panhandling U زمین باریکه
levelling rod U زمین پیمایی
level land U زمین مسطح
lared of the covenant U زمین موعود
territories U زمین ملک
territory U زمین ملک
lowland U زمین پست
quick ground U زمین سست
low land U پستی زمین
low land U زمین پست
mallet field U زمین چوگان
gore U زمین سه گوش
bad soil U زمین سست
panhandle U زمین باریکه
gored U زمین سه گوش
key terrain U زمین حساس
gores U زمین سه گوش
goring U زمین سه گوش
badland U زمین لم یزرع
plant U در زمین قراردادن
dead group U زمین بیروح
plants U در زمین قراردادن
marchland U زمین مرزی
losse earth U زمین خوره
route U به زمین نشاندن
routes U به زمین نشاندن
ground level U تراز زمین
land alide U لغزش زمین
laigh U زمین پست
lacrosse field U زمین لاکراس
ground connection U اتصال زمین
grounding U زمین کردن
grounding U ایجاد زمین
key terrain U زمین مهم
sideline U خط کنار زمین
sidelined U خط کنار زمین
sidelines U خط کنار زمین
sidelining U خط کنار زمین
invalidism U زمین گیری
investigation of foundation conditions U شناسایی زمین پی
ground level U سطح زمین
land capacity U کاراوری زمین
landed a U ملک زمین
land tax U مالیات بر زمین
shell U قشر زمین
shelling U قشر زمین
shells U قشر زمین
axis of earth U محور زمین
land tax U مالیات زمین
land restoration U بازسازی زمین
land reclamation U عمران زمین
land reclamation U ابادانی زمین
land of promise U زمین موعود
auger U زمین سوراخ کن
land measurer U زمین پیما
land grading U تسطیح زمین
west U مغرب زمین
terrestrial U زمین خاکی
baselines U خط انتهای زمین
center stripe U خط میانی زمین
land U به زمین نشستن
midfield line U خط میانی زمین
certificate of land U قباله زمین
champaign U زمین مرتفع
physical characteristics U خصوصیات زمین
cadastral survey U ممیزی زمین
foreground U زمین جلوعمارت
pervious ground U تراوا زمین
permeable ground U زمین تراوا
permeable ground U تراوا زمین
change court U تعویض زمین
barren land U زمین لم یزرع
parterre U در طول زمین
circumnavigate U زمین رادورزدن
center line U خط وسط زمین
planned chart U کروکی زمین
plat U تکه زمین
rear court U انتهای زمین
rammer U زمین کوب
punner U زمین کوب
punner U زمین سفت کن
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com